بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليکم، از اينکه به وبلاگ من سرزديد بسيار خوشحال شدم. چون اين وبلاگ بسيار کم خواننده است. در مورد سوال ميترا خانم و کامنتهاي گذاشته شده چند مورد به نظر مي رسد : 1) بحث راجع به حجاب را مي توان به دو دسته فقهي و فلسفي تقسيم کرد : - فقهي : در قرآن خداوند از پيامبر (ص) مي خواهد زنان مومن را به حجاب فرا خواند (پاکدامني و آشکار نساختن زينت جز آنچه قهرا ظاهر مي شود جز براي محارم). سوره نور آيه 31 همچنين در سوره احزاب آيه 32 و 33 - خداوند همسران پيامبر (ص) را خطاب قرار مي دهد که شما داراي مقام بالاتري هستيد اگر تقوا پيشه کنيد. سپس آنها را از سخن گفتن نرم و نازک با مردان نهي مي کند و همچنين از آرايش کردن در بيرون از خانه که آن را رسمي از دوران جاهليت مي داند. در واقع اين توصيه هاي قرآن همان پيامدهاي مفهوم تقوي است که بر همه ايمان آورندگان حقيقي واجب شده است : يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لاتموتن الا و انتم مسلمون (آيه 102 سوره آل عمران). پس شما اگر مسلمانيد، تکليفتان در پيشگاه خدا مشخص است. اينچنين که از اين آيات بر مي آيد اين موضوع حق الله است. آزادي در اطاعت از خداوند است ولي آن مفهوم آزادي که شما مورد نظر داريد، آزادي را لاقيدي از دستورات خداوند مي داند. آيا مي شوند از قيد خالق زنده و پاينده آزاد بود؟! اگر به خدا ايمان داريد، لازمه اين ايمان محبت به خدا و لازمه آن اطاعت از خداوند است وگرنه قلبا کافريد. - فلسفي : اين بخش را من با استفاده از اطلاعات ناقصم خدمت شما عرض مي کنم. در جامعه اي که زنان بدون پوشش در آن حاضرند، به واسطه وجود غريزه جنسي که در آقايان و خانم ها وجود دارد، حواس مرد و زن به جاي توجه به فعاليت ها روزانه به طور طبيعي متوجه غرائز شده و باعث ايجاد هرزگي جنسي مي شود. اولين پيامد هرزگي جنسي پاشيدن نهاد خانواده در جامعه است. اين موضوع در کشورهاي غربي امروزه اتفاق افتاده است. پس از مدتي رابطه جنسي عادي شده و ديگر شهوت برانگيز نخواهد بود (همان استدلالي که مخالفان حجاب مي کنند و مي گويند براي جامعه عادي مي شود و لذا اشکالي ندارد). اين مسئله سه اشکال ايجاد مي کند. اول آنکه خطر بقاي نسل انسان به وجود مي آيد. همانطور که امروزه رشد جمعيت در غرب منفي است. دوم آنکه به دليل ميل تنوع طلبي، انسان به سراغ گونه هاي ديگر آميزش مي رود : همجنس بازي (که متاسفانه امروز در غرب عادي شده و حتي ازدواج با اين عنوان قانوني شده است) - آميزش هاي جمعي - آميزش هاي غيرطبيعي با محارم (که آثار ژنتيکي نابهنجاري به جاي مي گذارد) و ... . کم کم بشر به جاي اينکه فکر کند و به خدا برسد غرق در شهوت جنسي مي شود و تمام زندگي اش را روي اين مسئله مي گذارد. سوم متولد شدن فرزندان بي والد است. اين مسئله نيز به وضوح در غرب اتفاق افتاده است. از هم پاشيدن بنيان خانواده ها در ايران که امروز پس از چند سالي به دليل بي حجابي و بدحجابي با آن روبروييم آثار منفي رواني در پي دارد. اول اينکه خانواده محيط آرامش بخش براي انسان است و يک جامعه ي کوچک است. با از بين رفتن خانواده فرآيند جمعي زيستن دشوار تر مي شود و حکومت هاي مجبور مي شوند که با ساختن نهادهايي آن را جبران کنند ولي جبران شدني نيست. امروز آمار خودکشي و بيماري هاي رواني در غرب بالاست. در نهايت زندگي جمعي بشر به خطر مي افتد و نوع بشر منقرض مي شود. حال مشاهده مي کنيد بي حجابي چه زيان و فاجعه اي را براي بشر به بار مي آورد؟! آيا بهتر نيست که زيبايي خود را تنها براي محارم خود به نمايش بگذاريد و آن را به صحنه جامعه نياوريد؟! سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر