• وبلاگ : سنا ... سه نسل آلبوم
  • يادداشت : من آرايش مي كنم پس هستم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهاتر از پرنده _ شايا تجلي 
    هميشه سلام

    دو نگاه به برخوردهاي يک سال گذشته در مورد حجاب

    (نگاه اول) دختر ِ خوب ِ بد شده!!!

    يكى بگه چند سالشه ، دختر ِ خوب ِ بد شده؟
    يكى بگه اين بدى رُ ، اون از كجا بلد شده؟
    يكى بگه اين بچه‏ها ، مالِ كدوم مملكتن؟
    يكى بگه كه چى شدن ، سرمايه‏هاى اين وطن؟

    مگه اذون تو گوش ِ اين بچه‏ها خونده نمى‏شه؟
    دختر ِ خوب ِ بد شده ، واسه چى اينقده آتيشه؟
    مگه تموم ِ بچه‏ها ، كتاب دينى ندارن؟
    مگه به زور جلو اونا ، يه جانماز نمى‏ذارن؟

    مگه تو هر محله‏مون ، يه دونه مسجد نداريم؟
    روضه مگه نمى‏گيرم ، سفره مگه نمى‏ذاريم؟
    تمومه ارگاناى ما ، مگه حِراست نداره؟
    مگه كه اين جامعه‏مون ، به فشار عادت نداره؟

    هشت سال مى‏جنگه باباجون ، مى‏گيد دفاع مقدسه
    باباى من كشته مى‏شه ، حرفاى بيهوده بسه
    باباى من جون مى‏ده وُ ، شهيد مال شما مى‏شه
    تقّى به توقّى مى‏خوره ، اين انقلاب طلا مى‏شه

    سى ساله كه داريد مى‏گيم ، اسلام ناب احمدى
    از خوبى چيزى نديدم ، به غيرَ از اين همه بدى
    حرفِ حسابتون چيه؟ بگيم كه كى مقصره؟
    نكنه من مقصرم ، آبروتون داره ميره


    (نگاه دوم)فاطمه فاطمه نيست!!!

    فاطمه فاطمه نيست ، تو راس مى‏گي
    اما يه فرشته مى‏تونه باشه
    اگه عصمتش مثه فاطمه نيست
    مى‏تونه كه فاطمه گونه باشه

    تو كدوم جغرافيا فرشته رُ
    با اين اوضاع تو خيابون مى‏بينى
    تو كدوم صفحه‏ى تاريخ اينهمه
    چهره‏هاى نيمه عريون مى‏بينى

    آره ما بى‏هنراى عالميم
    اگه زلفاى پريشون هنره
    كسى كه مدعيه نجابته
    ساده از هويتش نمى‏گذره

    آخه بى‏انصافيم حدِّى داره
    دختر ِ ايرونى و اين همه رنگ
    جلو چشم ِ هيز ِ اين زمينيا
    چهره‏ى مريخى و مانتوى تنگ

    يادمه روزاى كه كشف حجاب
    راهى جز دعا به آسمون نداشت
    گريه‏ى دختركاى چادرى
    جوابي به غير ِ خفه‏خون نداشت

    دخترى كه سايبونِ عفتش
    زير پاى ِ ياغِيا لگد مى‏شد
    امّا تو تِست ِ نجابت هميشه
    نمره هاش بالاى مرز ِ صد مى‏شد

    قديما هر كى خودش بود و خودش
    حرفِ شكلِ تو و شكلِ من نبود
    تو دل ِ دختراى ساده‏ى شهر
    عقده‏ى مثه كسى شدن نبود

    اون روزا اتاقِ بچه‏ها فقط
    بوى اسباب بازى و كتاب مى‏داد
    بابا شب از سَر ِ كار كه برمى‏گشت
    سارا دستش يه ليوانِ آب مى‏داد

    حتى اون وقتا كه قانون شده بود
    كسى بيرون نره از ساعت هشت
    دارا با مشت گره كرده بازم
    تو خيابون پى ِ آزادى مى‏گشت

    غرور ِ مردم اون روزاى شهر
    مثه حالا ، كه تو ابهامه نبود
    اون روزا غيرت ِ مردونه فقط
    واسه تيتر ِ داغ ِ روزنامه نبود

    روزگاري جوونامون اينقده
    عاشقِ هواى غربت نبودن
    به خدا فاطمه هامون اون روزا
    مثه حالا بى‏هويت نبودن

    نمى‏خوام شخصيت ِ هيچكسى رُ
    با اين حرفا ببرم زير سوال
    ولى معصوميت ِ فرشته هم
    داره گم مى‏شه تو عصر ِ ابتذال

    عصرى كه قربونى ِ نمايش
    سجده كردن به بتاى سنگيه
    عصرى كه اصالتش گم شده وُ
    صحنه‏ى تهاجم ِِ فرهنگيه

    عصرى كه حس ِ تموم ِ آدماش
    ديگه همپَرسه‏ى دود و فلزه
    عصرى كه الگوى دختر پسراش
    مايکل جکسونُ ، جنيفر لوپزه

    عصرى كه ويروس ضدِّ ارزشا
    بدجورى افتاده روى هر ژِنش
    وقتى ديگه واسه مون عادى شده
    حرف ِ ماهواره و مولتى ويژنش

    آره خيليا برات كف مى‏زنن
    وقتى از پرستيژ و كلاس مى‏گى
    آخه طرز فكرا هم عوض شده
    فاطمه فاطمه نيست ، تو راس ميگي

    صداى گريه ى دخترا بازم
    داره مى‏پيچه تو گوش ِ كوچه‏ها
    امّا اين دفه يه فرقى داره كه
    مى‏سپرم قضاوتش رُ به ما

    اينا كه دل براشون مى‏سوزوني
    چي رو از فاطمه بودن بلدن؟
    همشون مدعيه تمدنن
    امّا تو فكر و عقيده جا زدن

    اينا كه با وضعشون پا مى‏ذارن
    گاهى رو قداست و حرمت ِ زن
    داد و فرياد مى‏زنن ، جيغ مى‏كشن
    نمى‏خوان نقابشونُ بندازن

    نى‏دونم فايده نداره حرف ِ زور
    نبايد نسنجيده عمل كنيم
    نبايد معضل ِ يه جامعه رُ
    با فشار ِ تازيانه حل كنيم

    امّا آب از سرمون داش مى‏گذشت
    صبرمون به آخرش رسيده بود
    روز به روز داشتيم ميرفتيم توى چاه
    با طنابى كه ديگه پوسيده بود

    ديگه دارا پى آزادى نبود
    بوى افيون مى‏اومد دور و بَرش
    سارا شب كنار ِ بابا نمى‏موند
    هى هواى پارتى مى‏زد به سرش

    آره حتى تو كتاباى لغت
    شرح آزادى ديگه عوض شده
    بحثِ داغ بچه هامون اينه كه
    چه تريپى توى اين روزا مُده

    ديگه فاطيماى اين دوره فقط
    عاشق ِ لباس ِ تنگ و كِشيه
    مارى ، جاى خونه دارى ، دنبالِ
    بهترين ماركاى آرايشيه

    کيفاى مدرسه شون پر شده از
    پنکِکُ ، سايه ي چشمُ ، رُژ ِ لب
    تا مياى ژست تذكر بگيرى
    از لجت روسريشُ ميده عقب

    اگه ساكت بشيمُ ، هيچى نگيم
    تا نگن : چقد فلانى اُمله
    خودمونيم به عقيده‏ى شما
    نسل ِ بعدى قابل ِ كنترله؟

    اگه هى فسادُ گسترش بِدن
    اين جورى بدون ِ ترس و واهمه
    آخه جز ، يه چند تا اسم ، توى كتاب
    چى مى‏مونه از علي و فاطمه

    نذاريم فردا غريبه‏ها بگن
    مگه اين نقطه مسلمون نداره
    گره‏اى كه وا مى‏شه با دستمون
    به خدا نياز به دندون نداره

    مى‏شه طرز ِ فكرا رُ منطقى كرد
    مى‏شه به رنگ و لعابا دل نباخت
    اين درست ، که فاطمه فاطمه نيست
    اما مى‏شه كه ازش فرشته ساخت

    شاياتجلي

    سلام دوست عزيز

    فعلا يه خورده كار دارم مي يام بهت جواب مي دم

    سلام خواهرم

    به نظر من اگر اين خواهران قدر و ارزش خودشون رو بدونند هيچ وقت اين كار رو نمي كنند ، كاش اينقدر ارزون فروش نباشيم . موفق باشيد

    سر قبر شخصي نوشته شده بود : کودک که بودم مي خواستم دنيا را تغيير بدهم وقتي بزرگتر شدم متوجه شدم که دنيا خيلي بزرگ است من بايد کشورم را تغيير بدم بعد ها کشورم را هم بزرگ ديدم و تصميم گرفتم شهرم را تغيير دهم . در سالخوردگي تصميم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اينک من در آستانه مرگ هستم مي فهمم که اگر روز اول خودم را تغيير داده بودم شايد مي توانستم دنيا را هم تغيير دهم


    پاسخ

    انسان در انزوا بهتر ساخته مي شود يا در جمع؟تغيير تمام شدني نيست هيچوقت نمي توانيم بگوييم حالا به نقطه اي رسيده ايم که ديگر مي توانيم ديگران را بسازيم.آنوقت امر به معروف و نهي از منکر فقط مختص اوليا و انبيا مي شود.

    بسم الله

    سلام

    اين هم يه مدلشه . به اين نتيجه رسيدم كه انسان بدون محدوديت حيوونه . اگر هم نهايتا هيچ حجاب و قيدي نباشه تازه انسان مي رسه به حد حيوون .

    آزادي و زيبايي چرنده يعني چي ؟

    حتي حيوونات هم براي يه نفر ناز مي يان .

    تو رفاقت هم آدم با يكي صميمي تره . كسي كه براي همه خودش رو درست مي كنه اين نشونه عدم فهمشه.

    در پناه مهدي (عج)